Saturday, September 5, 2009

در كشوری زندگی می‌كنم

در كشوری زندگی می‌كنم
كه مردمانش بوی دروغ و نيرنگ و دورويی می‌دهند
هر كس پول دارد شخص محترمی است
بی‌پولان قابل ترحم و منزوی
آيا كودكانم نيز مانند من و پدرشان
عذاب خواهند كشيد
چرا كشورم به تاراج می‌رود
تنها اميد زنده‌بودنم
فردايی به زيبايی طلوع اول صبح خورشيد است
هنگامی كه آسمان صاف
رشته‌های طلايی نور همه جا را می‌شكافد
برای خود نمايی
و آن طلوع دل‌انگيز
به طور مساوی
برای فرزندان ما و همگان تقسيم خواهد شد

25/1/87

No comments:

Post a Comment