Friday, September 4, 2009

دو روز آسمان‌ باريد

دو روز آسمان‌ باريد
و من شاد بودم لذت بردم
به گمان اين که برای غم‌های‌ دل
من و او می‌گريد
در چشم‌هايش نگريستم
دنيای عجيبی را ديدم
برف‌بازی می‌کرد با فرزندم
و من شاد
انديشيدم
هرگز نمی‌توانم
مردی را به اين زيبايی و
صداقت دوست داشته باشم
زيرا او خود خود من بود

17/10/86

No comments:

Post a Comment