Friday, April 10, 2015

نیست


سالیانی بس دراز است
شاید همسن من تو یا نه قرنها میگذرد
شادی ؛ یک اتفاق خوب و ساده از سرزمین من قهر کرده است
و بسا
با ایمان اجباری
زنده به گور شده ایم

همانند من مونث

.............

هر روز ادامه دارد این
شومی و سایه مرگ
سرزمین ما
تکرار از پی تکرار مداوم روز به روز
و ما مردمان خسته و بیزار از زندگی

ارزو میکنیم
فردایی در راه باشد
نه مناره ای
صدای اذانی
چادری
عمامه ای ؛ تسبیحی
و تمامی یاد و خاطراتی که زندگی را از ما ربوده بود

نیست شود

27/10/2014

No comments:

Post a Comment