به گونهای ديگر
(قطعات)
Saturday, April 25, 2015
Saturday, April 18, 2015
انتظار
شش روزی ست
صبح تا غروب
انتظار را سر میکشیم
طعمش تازگی ندارد
همراه با طعم چندین ساله یکی است
بغض روزانه من
شب در اتاقی به وسعت دو تخت میترکد
2015/04/18
صبح تا غروب
انتظار را سر میکشیم
طعمش تازگی ندارد
همراه با طعم چندین ساله یکی است
بغض روزانه من
شب در اتاقی به وسعت دو تخت میترکد
2015/04/18
Thursday, April 16, 2015
آخرین راه
وقتی گمان میرود دیگر آخرین راه را باید پیمود ؛ با دستان خالی و دلی چشم به راه و امیدوار که شاید روزهایی نه چندان دور...
تنها خود را دلداری میدادیم به انچه باید رخ دهد: یک اتفاق خوب ؛ اما امروز با فاصله ای نزدیک بریده ایم و تمام شده هر رفتار و گفتاری که نامش صبوری و انتظار است.
4/12/2015
تنها خود را دلداری میدادیم به انچه باید رخ دهد: یک اتفاق خوب ؛ اما امروز با فاصله ای نزدیک بریده ایم و تمام شده هر رفتار و گفتاری که نامش صبوری و انتظار است.
4/12/2015
برچسبها:
1394
Subscribe to:
Posts (Atom)